ارگ جشن پیروزی گرفت

پس از آنکه کمیسیون انتخابات تیم دولت ساز را برنده ی نتایج ابتدایی دور اول شمار آرای مردم اعلام کرد درحالیکه رهبران اپوزیسیون کمیسیون انتخابات را متهم به زیرپا گذاشتن آرای پاک مردم به نفع اشرف غنی می کنند و 4000 شکایت تنها از تیم ثبات و همگرایی به کمیسیون شکایات انتخاباتی تلیم داده شده است اشرف غنی در تالار ارگ جشن پیروزی گرفت و سخنرانی آنچنانی در وعده ها کرد.

از وضع و حال روحی امرالله صالح که روحا در قسمی مضطرب و ناخشنود می نمود اینطور بنظر می رسد که قسمی تنش و ناسازکاری میان غنی و صالح بر سر قضیه ی انتخابات رخ داده که صالح با وجود گرفتن میلیون ها دالر از غنی موفق به انجام وظیفه نشده است.

البته برنده اعلام شدن تیم دولت ساز از همان آغاز انتخابات نمایشی ریاست جمهوری قابل فهم است. اپوزیسیون نتوانستند اشرف غنی را پس از پایان دور اول ریاست جمهوری از صحنه ی قدرت سیاسی به حاشیه بکشند. اکنون با همه ی هشدارهایی که به ارگ می دهند، ارگ به یمن لطف یاران بین المللی یکه تاز میدان دور دوم ریاست جمهوری افغانستان است. رهبران اپوزیسیون احزاب سیاسی قسمی که در 18 سال اخیردیده می شود اکثرا معامله گر هستند آنهایی که با تیم ارگ معامله گری نمی کنند تحت فشارهای چندجانبه قرار دارند و در درون شورای رهبری هر حزب سیاسی قسمی کشمکش یافت می شود.

اشرف غنی معامله گر هشیار و سرسختی است. او در طول پنج سال در قسمی معامله گری های سیاسی دانه های درشت جزایر قدرت را به دام انداخته و از وجود آنها در صحنه به نفع خود سود می برد. از لحن سخنان عبدالله بوی قسمی معامله گری در تسلیمی می آید. عبدالله پس ازکودتای سیاسی کرزی علیه او که از وزارت خارجه کنار زده شد خودش را در پوشش تیم ثبات و همگرایی آماده ی رقابت ریاست جمهوری کرد.

تاریخ نشان می دهد که اقوام تاجیک، هزاره و تعدادی از ازبک های طرافدار جنرال مالک پهلوان در انتخابات ریاست جمهوری اسد 1388 و در انتخابات حمل و جوزا سال 1393 درعقب عبدالله جمع شده بودند ولی عبدالله میدان برُده را هم به کرزی خالی کرد و هم در گرماگرم التهاب سیاسی انتخابات ریاست جمهوری 1393 وقتی جان کری وارد صحنه ی سیاست افغانستان شد میدان برُده را به نفع غنی خالی کرد.

اسد بودا در مقاله ای کوتاه سرنوشت سیاسی انتخابات افغانستان را مانند سرنوشت « سیزیف» توصیف کرده است: البرکامو در کتاب «افسانه ی قرون» می گوید که «سزیف از سوی خدایان محکوم شده بود که هر روز سنگ عظیم الجثه را حمل کند و به قلَه ی کوه برساند. سزیف هربار که سعی می کرد سنگ را به قله ی کوه برساند سنگ از قله دوباره بسوی دامنه ی پایینی سقوط می کرد. سیزیف خسته دل با خودمی گفت این چه کار بیهوده است که خدایان مرا محکوم به انجام این بیهودگی کرده اند. خدایان چه لدتی از این کار بیهوده می برند».

بودا، سیزیف را در وجود عبدالله یافته است. عبدالله سنگ انتخابات را به دوش حمل می کند تا به قله ی پیروزی برساند اما سنگ انتخابات هربار دوباره از قله ی پیروزی به زمین باخت سقوط می کند. سرنوشت انتخابات سیاسی افغانستان چنین رقم خورده است که رهبران اپوزیسیون سنگ انتخابات را حمل کنند ولی به قله ی پیروزی نرسانند. خداوندان روی زمین با هموارکردن پرده ی دموکراسی اهدایی مردم افغانستان را محکوم کرده اند که هر پنج سال سنگ انتخابات را به دوش بکشند و در پایان مهره ی نصب شده جشن پیروزی بگیرد.

از سوی دیگر علیرغم یکصد و ده حزب و تشکیلات سیاسی هیچ یک از رهبران اپوزیسیون قدرت آنچنانی ندارند که به روی آمریکا و انگلیس شمشیر و از آرای پاک مردم تا دَم آخر حمایت کنند. غنی نشان داده است که قادر است حریفان را در معامله گری تمطع و مهار کند و آنهایی که تسلیم نمی شوند منزوی و یا حتی ترور شوند.

غنی دانه های درشت جزایر قدرت رهبران و فرماندهان دزدان جهادی را از جمله سیاف، عطامحمدنور، داوود کلکانی، الماس زاهد، اخترلچک و زرداد را دور خود جمع کرده است از سوی دیگر غنی رهبران سیاسی چپ نمایان ضد جهادی، تیم کرزی، تیم اتمر، تیم جنرال مراد علی، تیم جنرال ایوب سالنگی و بخشی از اقوام هزاره و شورای علما و تنظیم های اسلامی جدا شده از حزب اسلامی گلبدین را نیز در آغوش سیاسی جا داده و نبض قدرت سیاسی و نظامی شورای بزرگ شمالی را در دست دارد.

البته، جنون زده های قدرت دماغ فاشیستی و سکولارهای فاسد اخلاق و وکیلان مافیایی در هر دو مجلس پارلمان بشمول وزاری سرپرست دفاع و داخله و خارجه و همچنین امنیت دولتی و اکثر والی ها و ولسوال ها حول ارگ می چرخند. غنی از کد 91 پول خرج می کند. در افغانستان مافیایی پول حرف اول را می زند. حریف عمده ی ارگ جنرال دوستم است. دوستم چوب سخت سیاسی از غنی خورده است که تا به حال کمر راست نکرده است. دوستم به غنی و تیم او بعنوان طراحان سوء قصد به جان خود نگاه می کند هر چند غنی موفق نشد که قیصاری را به روی دوستم بزند اما دوستم را در حلقه ی محاصره چند جانبه از مزار و سرپل و بادغیس گیر انداخته است حتی در ولسوالی درزاب جوزجان داعشیان وارد شده اند.

دوستم در پیچاپیچ بازی های سیاسی معامله گرانه در اوضاع و احوال کنونی در وضعیت و شرایط مشخص سیاسی و نظامی دستش چنان باز نیست که در همه ی جبهه ها همزمان بجنگد. دوستم در میدان گیر کرده است که غنی، طالبان و داعشیان به صورت های متفاوت حلقه را تنگتر می سازند.

میدان سیاست و جنگ افغانستان در جنگ استخباراتی کشورهای دخیل پیچیده شده است. شوربختانه در این میدان مردم افغانستان از هر قوم سرخورده و تنها در بستر انواع مشکلات اقتصادی و روحی با شکم نیم گرسنه کوله بار زندگی را سیزیف وار به دوش حمل می کنند.

محمد صدیقی