ماموریت استراتژیک روشنفکران، خلع غنی!

من از روزی که اشرف غنی این نابغه نابغه ها را شناخته ام، همیشه منتقد و مخالف وی بوده ام. در انتخابات قبلی کمی فریب توجیه گران هزارگی این نابغه را خوردم و کمی به شناخت قبلی ام از ایشان تردید کردم اما دوباره خیلی زود به موضع همیشگی ام برگشتم.

عده ای از روشنفکران هزاره در بحبوحه انتخابات ریاست جمهوری دور گذشته، چنان از غنی ابرقهرمان علم و سیاست می ساختند و چنان از دانایی و توانایی اش حرف و حدیث می آوردند که اگر صدها و هزاران شتر را بار می کردیم این بار سنگین را برده نمی توانستند.

عده ای تا همین حالا افتخار نوشتن منشور کذایی انتخاباتی وی را به رخ دیگران می کشند، این جماعت حتما براین باورند که نوشتن یک منشور انتخاباتی، کاریست بس بزرگ و عظیم که برای نویسنده/نویسندگان افتخارات و مباحات وصف ناپذیر شمرده می شود.

واقعیت اما این است که نه در منشور اشرف غنی چیز دندان گیری وجود دارد، که نویسندگان اش افتخار نوشتن آن را داشته باشند و نه غنی کسی است که کسانی از اهل دانش و قلم، دانش و قلم‌ شان را در توجیه او بکار اندازند و شرف و مناعت علمی و فکری شان را در برابر هیچ ارزان و رایگان بفروشند.

آن عده کسانی که در دور قبلی از غنی ابرقهرمان علم و سیاست می ساختند، اکثریت شان با بی اعتنایی مطلق از دور بشقاب غنی رانده شدند و هم اکنون منتقدین سرسخت غنی شده اند.

این ها اگر می خواهند که بار دیگر توجیه گر یک عوام فریب و پوپولیست قبیله سالار نشوند و اندکی به مردم و جامعه شان تعهد داشته باشند در انتخابات ۹۸ باید درصف اول منتقدین متفکردوم قرار بگیرند و نگذارند که غنی بار دیگر به قدرت بر گردد و با سیاست قبیله گرایانه اش تمام فرصت هارا از مردم محروم کشور بگیرد.

روشنفکران هزاره در انتخابات آینده ماموریت# استراتژیک# سیاسی دارند و این ماموریت# خلع قدرت کردن غنی است، همان غنی ای که تعدادی از این روشنفکران قبلا، سینه چاکان علم و هنر نداشته او شده بوند.

صفرمحمد مظفری