نقش حکمتیار در انتخابات چیست؟

به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper) نقش گلبدین حکمتیار, در انتخابات, پیش رو آرام و بدون و سر و صدا اما همگام با سیاست های جهانی به پیش می رود. حکمتیار یکبار با ایتلاف همراه است و بار دیگر با جریان های مخالفت ایتلاف در شب نشینی ها مشاهده می شود.
روزی سران غیر پشتون را دعوت می کند و با آنان به مشوره می پردازد و روزی دیگر دم از افغانیت و پشتونیت می زند و همه اقوام را به باد انتقاد گرفته بصورت ضمنی مهاجر می خواند.
گاهی دم از مسلمانی میزند و گاهی هم علیه مسلمانان توطیه می کند.
زمانی با این دوست است و با آن دشمن و زمانی هم با این دشمن می شود و با آن دوست.
نه حکومت را قبول دارد و نه طالبان و داعش را! اما هم با حکومت است و هم با طالبان و داعش!
در مقطعی به این تازد و در مقطع زمانی دیگر به آن...!

از رفتار و گفتار ظاهری او چنین به نظر می رسد که هدف مشخصی ندارد و سردرگم است اما در عمل هم بر حکومت نظارت دارد و هم طالبان و داعش را کنترول می کند.
رفتارش کاملا مشکوک است و گفتارش تفرقه افکنانه و تند...!

همانگونه که در زمان جهاد از حزب حکمتیار به عنوان منظم ترین و مرتب ترین حزب نام برده می شد، بعد از دوران جهاد نیز از ابتدای حکومت مجددی و کرزی و اشرف غنی همیشه در تمامی ادارات در بهترین و حساس ترین پست های حکومتی و دولتی نیرو داشته و همیشه اعضای حزبش در بلندترین پست ها و حساس ترین موقعیت ها سنگر گرفته بودند. به همینگونه در میان مخالفان نیز در بلندترین رتبه های تصمیم گیری و نظامی نیز اعضای حزب حکمتیار جابجا شده بودند.

با وجود تمامی تناقض های گفتاری و رفتاری، ظاهری موجه در همراهی با سیاست های جهانی دارد. او آمده است تا قسمت دیگری از پازل اهداف آمریکایی در افغانستان را تکمیل کند.
حکمتیار باهمراهی سیاست های آمریکایی همواره مدافع پاکستان بوده است و همیشه در آن قسمت از سیاست های پاکستان خودی نشان داده است که آمریکایی ها می خواستند.

حکمتیار از همان زمانی که در دانشگاه کابل دست به اعتراض زد، مورد توجه آمریکایی ها قرار گرفت و از آن زمان تا کنون همواره در مسیر سیاست های منطقه ای آمریکا بوده است. گاهی بظاهر مخالف آمریکا و زمانی هم مدافع واقعی سیاست های آمریکایی!

آمریکایی ها برای رسیدن به اهداف غارت شان به تشنج و بحران آفرینی نیاز داشتند تا در پناه نابودی تمامی زیربناها همه را و همه چیز را بخود متکی کنند و سپس همه را اجیر نگهدارند و در وضعیت ناامنی کامل و تشدید هر روزه بحران، سریع تر به غارت های شان برسند و این ممکن نبود مگر در بحران آفرینی های حکمتیار!

حکمتیار در ایجاد بحران و کنترول آن متخصص است. بحران های بوجود آمده توسط حکمتیار را از زمان جهاد مطالعه کنید و بترتیب بیایید تا اکنون! آن وقت متوجه می شوید که تا چه اندازه این فرد در پیاده شدن اهداف آمریکایی در افغانستان موثر و کارا بوده است.

اینک نیز زیرکانه و آرام منتظر دستور آمریکایی ها است تا آنان چه بفرمایند و این چگونه مرحله دیگری از اطاعت پذیری اش را اجرایی بسازد.

با یک برداشت ساده می توان نتیجه گیری کرد، اشرف غنی و حنیف اتمر که در مسیر سیاست های آمریکایی هستند، پس لازم است به دیگر جناح هایی که تقریبا از سیاست های آمریکایی دور بوده و بیشتر به اروپا و روسیه و ایران گرایش دارند، توجه شود و در این مسیر ممکن است گلبدین حکمتیار یکی از کسانی باشد که دستوری وارد این جریان ها شود تا مانع تحقق اهداف غیر آمریکایی در افغانستان گردد.

در هر حال جاسوس، جاسوس است و نوکر، نوکر! چه کرزی و اتمر و غنی و فاروق و زاخیلوال و ... باشد و چه گلبدین و ضیا و قانونی و عطا و خلیلی و محقق و صالح و نبیل و ...!

خداوند ما را از شر همه اینها در پناه خودش حفظ بفرماید.
کد (4)