ترس دوستم از جان است یا محکمه؟

ساخت وبلاگ

به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)، دو سال از تبعید معاون اول ریاست جمهوری به ترکیه می گذرد در حالی که غنی سرخوش از راندن برهم زننده قدرت پشتون در قدرت است و جای خالی را با حضور اتمر پر کرده اما با قدرت تک بعدی و چالش مشروعیت چه می کند؟

جنرال دوستم در کنار غنی اگرچه حکم صندوق های رای را داشت اما خشم رهبران قدرتمند پشتونی که وی را دلیل سقوط حکومت نجیب الله می دانستند برافروخت و به همین دلیل، ابتدا در مقامی تشریفاتی و تهی از اختیار همچون زندانی قرار گرفت و سپس در افشاگری ها با پرونده ایشچی از صحنه سیاسی حذف شد.

این رهبر قومیت ازبک در نفوذ گسترده سیاسی و حمایت مردمی در روزگار تبعید تلاش می کند که از باتور دوستم، جانشینی شایسته بسازد اما فضای سیاسی و قومی افغانستان ظرفیت ناچیزی برای هضم و قبول رهبر جدید را دارد که نمونه بارز آن صلاح الدین ربانی می باشد که هیچ گاه جایگزین پدر نشد.

حکومت اشرف غنی بارها اعلام کرده که جز پرونده ایشچی که روندی قضایی است هیچ مانع دیگر بر سر راه بازگشت معاون اول ریاست جمهوری نیست در حالی که اگر این کشور بر مبنای عدالت و قوه قضایی استوار می بود نیمی از حکومت در زندان و نیمی دیگر تحت تعقیب بود.

این در حالی است که رهبران بزرگ قومی و سیاسی زمانی حافظ بقای خود در کشوری همچون افغانستان هستند که در میان مردم حضور پررنگ داشته باشند و همچنان که زمان علیه جنرال دوستم در حال حرکت است، مشکل بازگشت وی نه پرونده و اتهام ایشچی است و نه خطر موقعیت بلکه باید تهدید جانی می باشد.

تلاش کشور ترکیه برای حل کردن چالش های فراروی وی برای بازگشت نه تنها به جایی نرسید بلکه کمتر رهبری در افغانستان نیز خواهان حضور دوباره دوستم در کشور است زیرا اتحاد و ایتلاف ها نه بویی از اهداف مشترک دارد و نه حمایت ها بلکه بدون برنامه و پشتونه اعتماد در مقطع زمانی شکل گرفته است و جز نام چیز از آن باقی نمی ماند.

و همچنان که در برکناری عطا محمد و اوج فشار ارگ، جنرال دوستم موضع روشنی اتخاذ نکرد و محقق بیشتر منزوی بود تا حمایت کننده، والی برکنار شده بلخ نیز منافع خود را عدم حضور جنرال در تبعید جستجو می کند تا تلاش برای حضور رقیب.

در این میان، تنها نگاهی به تاریخ پرآشوب چهاردهه گذشته می توان به تکرار دشمنی ها در میان رهبرانی را دید که در نبرد با یکدیگر با طالب نیز می جنگیدند، نقطه ضعفی که همواره برگ برنده در اختیار رهبران پشتون بود و هست و از این طریق هم جبهه مقاومت را از قدرت برکنار کرد و راه بر قبیله گرایانی همچون کرزی و غنی هموار شد و هم حکومت تهی از مهره های دردسر ساز غیرپشتون شد.

اشرف غنی که در انتخابات گذشته راهی جز همراه کردن جنرال دوستم نداشت در روزهای پایانی و رسیدن به انتخابات ریاست جمهوری آینده کمتر نیازی به اینگونه اتحادها دارد زیرا سال های حکومت وحدت ملی صرف رانده رهبران قومی شد و سازماندهی انتخابات بنا به برنامه پشتونیزم کردن افغانستان.

و از آنجایی که گلبدین حکمتیار جایگزینی بهتر از هر رهبر غیرپشتون قومی در کنار ارگ می باشد اشرف غنی با اعطای امتیاز و درصد قابل توجه ای از پارلمان به حزب اسلامی، حکومتی باب طبع خود در آینده می سازد و حال در برهم خوردن اتحاد میان عبدالله و عطا و ریشه داوندن بی اعتمادی در حزب جمیعت و تبعید دوستم، دیگر رهبری برای به چالش کشیدن قدرت وی در کشور باقی نمانده است.

جنرال دوستم با وجود دهه ها حضور در سیاست، رهبری قدرتمند در میدان نبرد و مقامی تهی از فهم سیاسی در حکومت است که به سادگی اتهام و پرونده از صحنه مشروعیت سیاسی و اجتماعی سقوط می کند.

رهبری که در بی تدبیری، مردم قومیت و منطقه شمال را در ناامنی طالب و داعش رها کرد و برای حفظ جان خود به جای مقابله با سلطه گری ارگ حتی حاضر به عبور از کینه های گذشته و اتحاد با دیگر رهبران قومی رانده شده از حکومت نیست.

در حالیکه دیگر نه دوره کمونیست است و نه جهاد و نبرد با طالبان بلکه روزگار سیاستمداری است و دور از هر نفاق و بی تدبیری و اگر ایتلاف نجات جدای از وجهه نمایشی در واقعیت همراهی سه رهبر بزرگ قومی بود، عطا در بلخ می ماند، محقق و دوستم در حکومت.

کد (18)

Pasto: HP lead articles...
ما را در سایت Pasto: HP lead articles دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان afghaniha بازدید : 263 تاريخ : يکشنبه 9 ارديبهشت 1397 ساعت: 20:06