آن از گذشته ایران و این از امروز عربستان برای ما

(این نوع نگاه به باورهای اعتقادی ممکن است زود باشد اما واقعیت انکار ناپذیری است که نمی توان بسادگی از کنار آن گذشت. هرچند مورد غضب وابستگان به ایران و عربستان قرار می گریم).
به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)، خاورمیانه در خود دو قدرت بزرگ یکی در میان اهل سنت، عربستان و دیگری شیعه مذهب، ایران دارد که از گذشته تا آینده ای نامعلوم در رویارویی به سر می برد و حال، در اصلاحات گسترده ولیعهد عربستان که در راستای کاهش قدرت ایران در منطقه صورت گرفت، وهابیت چه خواهد شد و اهل تسنن سرخورده به ویژه در افغانستان به کدام سو پناه می برد؟

همانگونه که رفتارهای ناپسند و نادرست برخی از مسوولان اجرایی ایران با مهاجران افغانستانی در گذشته، تعداد زیادی شیعیان مهاجر را نسبت به اعقادات و تدین بی باور ساخت و ایران به عنوان اتکای مذهبی آنان در اذهان شان آوار شد که باعث فرار از ایران و پناه آوردن شان به کشورهای دیگر گردید و حتی برخی از دین اسلام روی گردانده و به مسیحیت گرویدند، به اصطلاح اصلاحات اجتماعی و سیاسی امروز ولیعهد عربستان نیز پایگاه باورهای دینی اهل سنت را در جهان و به خصوص در افغانستان به نابودی کشانید.

ولیعهد عربستان سعودی زمانیکه قدرت را به دست گرفت در برابر رسانه ها از عزم خود برای اصلاحات اجتماعی و مقابله با اندیشه های تندرو و استقبال از میانه روی و اعتدار سخن گفت تا تحولی ژرف در جامعه پدید آید در حالیکه کنارزدن قدرت جامعه دینی این کشور برای جلب رضایت غرب است و مهمتر از آن، ایفای نقش پررنگ تر در خاورمیانه برای تقابل با ایرانی می باشد که در فرجام وارد روابط بهتری با اروپا و امریکا شد.

و اینک، عربستانی که با قدرت وهابیت خود تکیه گاه اهل تسنن بوده و به وسیله آن القاعده تا طالبان و اکنون داعش را به وجود آورد، روابط خود با امریکا را در ایجاد اصلاحات بی پروا با قربانی کردن وهابیت گسترده تر می کند در حالیکه اهل تسنن در جهان که به این قدرت تکیه کرده بودند سردرگم، هراسان از به انزوا رفتن هستند.

عربستان رابطه ای عمیق با مجاهدین سنی مذهب در افغانستان دهه هشتاد علیه حکومت تحت حمایت شوروی داشت و سپس با حمایت همه جانبه از افراط گرایان و روی کارآمدن طالبان در کشور در کنار پاکستان و امارات متحده عربی حاکمیت این گروه تروریستی را به رسمیت شناخت.

کشوری که همواره از زاویه استراتژیک پاکستان به افغانستان می نگرد هیچگاه دست از حمایت و تمویل گروه های تروریستی در کشور برنداشت و پس از به سر آمدن تاریخ مصرف این طالبان، داعش را به وجود آورد.

احداث دانشگاه و مراکز دینی تنها رویکرد ریاض در افغانستان می باشد تا به آموزش افراط گرایان و گسترش وهابیت در ایجاد جنگ مذهبی بکوشد در حالیکه از کمک به زیرساخت ها و سازندگی کشور دوری می کند زیرا هدف، ایجاد ناامنی از جانب تروریستان برای کنترل قدرت ایران و رخنه در آسیای مرکزی است، رویکردی که امریکا و غرب نیز بنا به آن ماندگار در کشور شده و به جای مبارزه با تروریسم اقدام به ایجاد فضای باز برای آنان می کنند.

اما آنچه بیش از همه پس از اصلاحات ولیعهد عربستان روی دارد به انزوا رفتن وهابیتی است که هست و نیست این کشور را به وجود آورد و بند اتصال سنی مذهب های جهان به ریاض است که اکنون در سخت ترین روزگار به سر می برند، همچون آن عده از وابستگان مذهبی در کشور که با پانهادن بر روی منافع ملی از هیچ کاری برای تضمین و رشد منافع ریاض در کشور دریغ نکردند.

و بنا به موارد مشابه، به طور حتم عده ای از عالمان دینی برای وجههِ مشروع دادن به رویکرد اصلاحات ولیعهد در کنار حکومت این کشور خواهند ایستاد اما برای جریان وهابیت و اسلام گرایان وضعیت فرق می کند زیرا اکنون نظاره گر فروریختن بتی هستند که تمامی ایدیولوژی آنان را شکل می داد اما این حقیقت را نیز باید مد نظر داشت که تروریسم بیش از اینکه وابستگی مذهبی داشته باشند در راستای نابودی و تحقق اوامر حامیان خود پیش می رود.

فشار جمال رهبر ملی گرای مصر در دهه شصت قرن بیستم بر اسلام گرایان اخوانی در این کشور سبب شد که بسیاری از سران اخوانی به کشورهای حاشیه خلیج فارس از جمله عربستان پناه ببرند که از تلفیق آنان با وهابیت، رادیکالیسم اسلامی ترویج شد و سازمان های بنیادگرای خونریزی همچون حزب التحریر، القاعده، طالبان، داعش به وجود آمد.

در این میان، عربستان با وجود اصلاحات گسترده ولیعهد که خواهان جلب توجه غرب برای نقش فعال تری در منطقه می باشد، موجب قطع رابطه با وهابیت نمی شود زیرا با تاریخ و هویت این سرزمین پیوندی ناتمام دارد و مشروعیت آن را شکل می دهد اما آنچه اجتناب ناپذیر است، ماندگاری تروریستان تحت نفوذ این کشور در خاورمیانه با حمایت امریکا می باشد.

این در حالی است که عواقب پانهادن عربستان به دنیای مدرن و به گفته ولیعهد، جامعه ای صلح طلب عواقب گرانی همچون از دست دادن طیف گسترده از اهل تسنن جهان خواهد داشت در روزگاری که ترکیه در تلاش است که بدل به قطب قدرت مسلمانان پیروی تسنن شود.

و می ماند بیشمار دولتمردان و رهبران دینی وابسته به ریاض در کنار گروه های تروریستی تحت حمایت و تمویل این نظام که با وجود سست شدن وهابیت در عربستان که هم دچار وحشت شده اند و هم به سختی می توانند روابط عمیق خود را با این قدرت کم رنگ کنند.

در این میان برخی از سران اهل سنت با ناامید شدن از عربستان به سوی ترکیه به عنوان کشوری در راستای تمدن اسلامی روی آوردند که ترکیه نیز با حملات متعدد به مسلمانان در کشور های دیگری مانند سوریه و عراق و قلع و قمع کردن کردها و حمایت از داعش، این پایگاه دوم فرضی را نیز در اذهان عامه به نابودی کشانید.

ما نه از جهت اینکه بخواهیم در حدی باشیم که برای علمای دینی کشور راهکار ارایه کنیم، بلکه از شورای علمای افغانستان که نتوانستند اتکای دینی مدارس و مکاتب علوم دینی را در کشور به وجود آورند و یا با نزدیک شدن مجدد به جامعه الازهر مصر، خلای ذهنی و اعتقادی مذهبی را پر کنند، کلایه داریم.

والسلام علی من التبع الهدی
کد (2)