از مثلث ارگ تا کثرت گرایی کرزی

ساخت وبلاگ

نظرات بینندگان:

>>>   خوب سرمنشه همه تقلب ها و بقدرت رساند فاشیست های که تروریست پرور است خوب همین کرزی است حالا چرا باردیگر به وی اعتماد باید کرد هر چه بدبختی سر ملت می آید زیر سر همین آدم است!

>>>   من کوشش مى کنم که در برگهاى همين برگ درصورتيکه متن اش با فرهنگ سرزمين ما پيوند داشته باشد بگونه فشردهدوران پيشينه فرهنگى با مثالهاى رواجها و سنتهاى فرهنگى را نام ببرم که کدام شان "افغانى" است? بطور مثال "اتن" و يا رساله پژواک افغانيت و "پشتونوالى". البته همين سه چيز از پشتون ويا افغان است. حاکمان افغان اين جور قوم اقليت خود را اکثريت مى سازد. و نام زبان ملت ومردمان پارسا را حذف مى کنند.
حاکمان افغان یا پشتون، خود را با گوهرهاى مردمان غير پشتون آراسته مى کنند که عليه آنها ظالمانه برخورد مى کنند.
حاکمان افغان ازديد خود بينى در ذهنيت خود٬ - خودرا باکمبودی٬ فقر و کاستى هاى فرهنگی احساس و يا تصور مى کنند که در واقعيت عينى مردمان پشتون بدون مقايسه با ديگران به فرهنگ خود افتخار مى کنند بدين معنى که اين حقارت٬ کمبودی٬ فقر و کاستى مشکل مردمان پشتون نيست بلکه مشکل حاکمان پشتون پس از نامگذارى کشور "افغانستان" باسرنگونى دودمان درانى در زمان شاه شجاع آغاز شد.
حاکمان افغان که از بطن جامعه چادرنيشينى مستقيم به ارگ شاهى شهرى وشهرنشينى بقدرت رسيدند و خود را مقايسه نمودند. از اين جهت بجاى بناى فرهنگى جديد خود را با گوهرها يعنى دستاوردهای برجسته فرهنگی و هنری معماری و ساختمانى و سازه هاى موسيقى مردمان غير پشتون ساکنان فارسی زبانان و همچنین سایر مردمان مليتهاى هندوايرانى و تورانى تزیین و همين حقارت ديد خودى را با اين دستاورد ها سوء استفاده نمايد تا آنرا پنهان نموده باشند. بخش ديگرى حاکمان افغان شروع نمودند به تخريب همين آثار گرانبها.
از بین بردن نام های قدیمی کشور، به عنوان مثال "سرزمین خورشید" که هیچ قومیتی از ملیت خاصی را منعکس نمى کرد و نور اش همه را روشن ، ما اعتبار و ارزشمندی عمومی داشت که همه مردم این کشور با این نام شناسایی داشتند و خود شاهان از احمدخان ابدالى تا نواده اش خراسان مى ناميدند. از آنجا که تغییر نام این کشور به "افغانستان"، انجام شد که برای پشتون تاریخی در نظر گرفته شده است و حتی امروز معنی برای پشتون هادارد و غیر پشتون کشور مجبور اين نام را تحمل کند نام ايکه گریه و وزاری و فرياد معنی دارد و از زمان نامگذارى تا امروز جنگ بی سابقه جدال تنش و بحران، جنگ و فغان به ارمغان آورده و مى آ ورد.
این هم دلیل اصلی که چرا تضاد قومیت است که هنوز در کشور غلبه مى کند. این یک درگیری دائمی است.
نام "افغان" به یکپارچگی تمام مردم کمک نمی کند. در مقابل، نام مانعی بر سر راه و رشد اتحاد ملتها و وحدت همه مردم است. خبر پشتون با نام افغان در خارج از کشور منتشر شده است ولى در عين زمان چنين وانمودمى شود که "افغان" ماهيت و يا معنى ومفهوم واشاره وبرچسب واهمیت تاریخی این کلمه دگرگون شده و "افغان" برای "اتباع افغانستان" تبدیل شده است. این تغير وخالى نمودن ماهيت رسا لت و اصليت همچون و همچم بودن آن به عنوان لقب پشتون حتى برای کشورهای خارجی مشکل است قابل درک باشد، باوجود کشورهای خارجی معنی اصلى کلمه "افغانستان" را نمی دانند. مردم غير پشتون در داخل اين خشونت ها، اين فشار را از افغانى و پشتونى شدن کشور را در تار پود خود احساس مي کنند.
با حذف نام هاى باستانى که با نامهاى قومى هيچ يک پيوند تبارى نداشتند نام افغان که چه از ديدگاه تاريخى و چه با پندار پشتونى همين اکنون اقوام و قبيله هاى پشتون بستگى ارگانيکى يا زنده ن را مى رسانند. ودر خارج از کشور چنان وانمود نموده که معنى افغان بکلى تغير نموده و افغان به عنوان هر کسيکه درافغانستان است. اين تفکر شهروندى نيست
عساکر خارجى از 50 کشور هم بدون اجازه اقامت خى هم افغان است.
مشکل حاکمان افغان = پشتون در تعريف واژه ها نامها وتغير آنها هم است. فارسى حذف شد و درى برجسته شد. و افغان که لقب تبارى پشتون بود با "منطق" (Logic) تعريف نشد بلکه با فرمان دولتى و فورمول يک جلسه قبيله اى که نمى دانند منطق وحقوق قانون بشرى چه است.
آغاز سخن
فردوسی » شاهنامه » فریدون
به سه بخش کرد آفریدون جهان
نخستین به سلم اندرون بنگرید
همه روم و خاور مراو را سزید
دگر تور را داد توران زمین
ورا کرد سالار ترکان و چین
همی پاک توران شهش خواندند
از ایشان چو نوبت به ایرج رسید
هم آن تخت شاهی و تاج سران
بدو داد کورا سزا بود تاج
همان کرسی و مهر و آن تخت عاج
نشستند هر سه به آرام و شاد
چنان مرزبانان فرخ نژاد
فرهنگ هاى باستانى در سرزمين سه فرزند يک پدر (توران به تور روم به سلم و ايرانبه ايرج )
چون زبان اولين پديده فرهنگى است و پيش از هفت آهين فريدونى آرياورتايى وآريايى "آتش‌پرستان" اغلب به زرتشتیان اشاره شده که نادرست است ميترايسيم برهامنى شمانى هندويزم زردشتى (آتش وباد و خاک و آب آذرگاه و يا آتشگاه باعث شد که زردشت ها را آتش پرست بنامند ) و بوديزم:
زبانها:
زبانهاى ريگويدا و اويستا و سانسکريت مادران زبانهاى هندو اروپايى. (واژه هاى پدر٬ مادر٬ برادر٬ دختر٬ در ٬اودر کليه زبانها ى هندوايرانى همصداى دارند )
جشنها باستانى
1- جشن اعتدال روز و شب بهار فروردين
2- جشن درازترين روز ماه تير
3- جشن اعتدال روزوشب مهرگان
4- جشن درازترين ماه شب ماه دى يا ماه دهم
همين جشنها در هندوتوران وايران وممالک اروپايى تا به دوران مسيحت
تجليل مى شدند واکنون هم مى شوند.
در قرن اول میلادی، پاپ و کاردينال ها مسیحیت توافق کردند و يا زيرکى به خرج دادند جشنهاى باستانى قبل از مسیحیت مردمان را در تقویم جولیانى (ژولینی ) ميلادى همآهنگ کنند وبگنجانند تا بين "وحدت ملى" با "وحدت دينى" جنجال تضاد و تنش و مناقشه ايجاد نشود.
پس از درست سازى گاهنامه خورشيدى عمر خيام (1000 ميلادى) پاپ گریگوری سیزدهم در سال 1582 "آقا" (به ميلادى " سال آقا") در حدود 600 سال پس از خيام بزرگ گاه‌شماری ژولینی را درست کارى کرد وبه گاه‌شماری گریگوری (گرِگوری) مشهور شد.و اما برج هاى صورت فلکى ياحيوانى ماهها از پيش اين منجم رومى گدوود شد. چون آغاز گاه شمارى را 2 ديماه گرفت که ماه ده م (Dezember = Dezimal = 10 ) خورشيدى است ونه ماه دوازدهم.
* جشن اعتدال روزوشب بهار فروردين جشن رستاخيز (تولد دو باره) عيسى مسيحى ايسترن (جشن تخم و خرگوش شد)
* جشن درازترين روز ماه تير جشن جشن تولد انقلاب تابستانی است. در کشورهای اسکاندیناوی و همچنین در بالتیک، جایی که شبها در این زمان ("شبهای سفید") به سختی تاریک می شوند، آداب و رسوم از مراسم مذهبی قبل از مسیحیت هنوز در اين جشن مذهبى ز نده است
جشن اعتدال روزوشب مهرگان باستانى در اول برج ترازو در اروپا به تاريخ 23 سبتامبر (Septem = هفت معنى ولى با اشتباه پاپ گرگور ماه نوم شد و ماه اکتوبر که هشت معنى دارد ماه دهم شد و ماه نوامبر که ماه ٩ معنى دارد ماه يازده ام) . اين را مى گويد علميت ودانش خيام.
اين جشن که جشن اکتوبر نام دارد در تاريخ 23 سبتامبر شروع مى شود و جشن شکرگزارى حاصلات وغله جات است. اين جشن در مونيخ يا مونشن آلمان بسيار مشهوراست .
جشن درازترين ماه شب ماه اول دى يا ماه دهم در شب يول اروپاى شمالى وجرمنها و يا به نام جشن يلدا با دبيره سوريانى تولد نور درهندو ايران و توران زمين با انار سيتان در دروازه تاجگرگان تجليل مى شد.
پيروان مسیحیت اين جشن را دو روز به بعد به تولد نور يعنى روز ميلاد مسيح جشن چراغان (کرسمس) 24 ماه دسامبر.در هند همين چار جشن آرياي ها به نام ويساک و هولى و جشن نور با گاهنامه قمرى برگذار مى شود.

>>>   نامش که ....است خائن است،
امروز یکی اش اقرار میکند (مثل نبیل امنیت) در حالیکه دیگرش هنوز هم بهانه منافع ملی را برای پوشش خیانت هایشان پیشکش میکند و آن خیانت ها را هنوز هم برحق میداند۰
غیر پشتونها باید متحد شوید، تفاوت های گذشته را کنار بگذارید، به گذشته که همه در آن کوتاهی دارید نچسپید، و در مقابل این تمامیت خواهان خیانتکار و تقلبکار مصمم و متحدانه برزمید۰ ورنه یکی یکی نابود، زبون، بی هویت و مسخره و رسوا میشوید۰

>>>   اوغان نه آنقدر فرهنگش را دارد و نه هم مغزش آنقدر انکشاف کرده که به مردم سالاری، انتخابات پاک، و به احترام حقوق شهروندی همه باور داشته باشند. بازهم راه های تقلب، خیانت، و جنایت را پیدا میکنند و باز هم همان وحشت و دهشت را که در سرشت خود بصورت طبعی دارند درین موارد نیز بنمایش میگذارند.

>>>   ۳ تریلیون دالر  و پشتیبانی همه جامعه جهانی در زمان حکومت این کرزی خائن در کشور آمد و همه برباد شدند۰  همه آن قربانی دوباره به قدرت رساندن برادران ناراضی این فاشیست قبیله پرست شدند۰

>>>   نوکر های درجه یک امریکا این دیسانتی های اهل قبیله اشخاصی چون کرزی، خلیلزی، غنی کوچی، علی احمد جلالی، رحیم وردک، مجتبی پتنگ، اتمر وطنفروش، داودزی، ذاخیلوال دزد، و دیگر خائن های مثل این دیسانتی ها بودند که بهترین چانس آبادی مردم سالاری و آرامی این کشور را فدای دوباره بقدرت رسانیدن قبیله نوکر و خائن ساختند۰

>>>   با یک معادله شبه ریاضی کلمه "افغان" ( "افغان" = نام حدود 14 ملیت های مختلف .قانون اساسی 2004 را ببینید)، حاکمان پشتون بدون قطعنامه،تصويب و تصمیم قانونى پارلمان مشروع دموکراتیک در قانون اساسی کرزی 2004 ميلادى درج کردند. در آن زمان پارلمان مارلمانى نبود. و هم قانون اساسى هم نبود بلکه مسوده ويا پشنهاد قانون اساسى بود که برگردان اول آنرا يک داکتر کرد و از سوى مرکز علمى ماکس پنلاک با نام يک شهروند ديگر بيرون کشيده شد. متن طرح مسوده از قانون اساسى آلمان اقتباس شده بود (اسپنتا شايد شاهد خوب مى توان درزمينه باشد)

درج غیرقانونی این مطلب با این واقعیت پيوند دارد که گفته شد که دو ماده جنجالى وجنجال آور٬ يکى اطلاق "افغان" و ديگرى "سرود ملى به پشتو" ازبسته قانون اساسى که بايد به راى گيرى گذاشته شود و با اکثريت تصويب شود از اين بسته حذف شود.
مجمع بزرگ سنتى پشتون = "افغان" که تقليد کورکورانه از سنت گردهمايى عصر سنگ مغولی در چنین چادر گرد که به آن گر و يا جورت ويا همان خيمه گر که چنگیز به عنوان خان بزرگ درآن برگزيده شد . پشتونها که اولين منشه ظهورشان درهند با نامهاى روهيله٬ پتان٬ پختون وافغان چندين نامه بودند لقب "خان" تورانى مغولى و تورکتباران ايران زمين را گرفتند و بعضى شان دوسره. همين قوم ايکه اکنون در اين سوى ديورند حکومت کردند همين تورانيان را بعد از سرنگونى خاندان ابدالى قتل عام کردند
دولت آلمان براى برگذارى چنين همايش و نمايش عجیب و غریب خيمه بزرگ رادرمنطقه شهر کابل که افشار بالا وافشار پايين به افتخار حامى احمد شاه وخسرکلان تيمورشاه در زمان شاهنشاهى ممالک ايران درخراسان خاورى برپا کردندو تمام مصرف آن از سوى جامعه جهانى بخوان غرب پرداخته مى شد.
اعضای چنین مجمع که باز پشتون خود را با پر مغولى آراسته همين جلسه چنگیزو خان را افتخار پشتونوالی و یا افغانيت مى نامند. ویژگی چنین همايش دموکراتيت و مردم سالارى ومستقيم نيست . حاکم دولت پشتون اعضاى شرکت کننده را تعين مى کند. قانون اساسی کرزی 2004 توسط مجلس شورا که عاليترين قوه قانونسازى است تعیین نشده است، بلکه توسط انتخاب نشده در سال است.انتصاب همان شيوه عصر چنگيز که رييس خانهاى وياخانات مغولى شد. هزاره ها و تورکتباران ما که مانند پارسيان وهندوان بشردوست و پاکدامن اند شوربختانه در زمان هرج مرج که مسووليت اين انارشى را حاکمان وخانهاى پشتون داشتند ودارند پا را در يک زمانى از مرز بشردوستى خارج نمودند وباوجود اين جنايت ها حقانيت بومى بودن خود را و ورستاخيزى در اين سرزمين رستم وتهمينه را برجسته نشان دادند و نتجه نيک از يک کاربد همانا قدرت و رسالت غير پشتونها به قبايل پشتون و حاميان کافر شان رانشاندادند که با شيپور بالند خود گفتند که ما آريايى ها ما هندوان ما تورانيان مردمان اصلى اين سر زمينيم و ما هنوز هم استيم: چه تغير پرگماتى آمد? نام کل شان با وجود استقامت پشتون در قانون اساسى ذکرشد. اما باز پشتون زيرکى کرد چالبازى کرد هوشيارى کرد فريب زد بازى داد و همه را به لقب خود افغان کرد.
کرزی بعد از سقوط طالبان با دستور مورد آمریکایی از رستوران زنجیره ای خودبا پروازها پرنده هاى در قندهار پرتاب شد. در کنفرانس بن اول به عنوان "رئيس جمهور موقت" توسط محور واشنگتن - بن - سازمان ملل متحد
مانند شاه شجاع و کارمل به اريکه قدرت بالاى گرده مردم سوارشد. کرزی در واقع دولت با کمک مستقيم وغير مستقيم ایالات متحده انتصاب شد چون دولت ایالات متحده کمک های مالی خود را براى بازسازى وابسته به ریاست جمهوری کرزی و ساکنان این کشور با انتخاب خواسته یا به پيروزى کرزی انتخاب در انتخابات اول شد و پيش شرط کمک های مالی يک راه است: پيروزى کرزى و ندادن کمک.عبداله خان که زنجيراش هنوز گسيل نشده بود در انتخابات دومى که چه کسى برنده مى شود درفش را بر زمين زدبخاطر پول دالرآمریکایی
سرانجام، کرزی با تقلب و تقلب انتخاباتی در سراسر کشور "انتخاب" نشد انتصاب شد.
حاکمان پشتون به این ترتیب هویت اصلى ملیت های مختلف زبانى ، فرهنگی، نژادی و مذهبی غير پشتون کشور را ربود . دستاوردهای فرهنگی قبلی شهروندان غیر پشتون به عنوان "افغانی" نامگذاری شده است. به جای "فرهنگ در خاک کشور به نام افغانستان" تبدیل به "فرهنگ افغان" !
این افغان کردن صاف تداوم نقطه اوج پشتون سازی کشور است. مشکل با نامگذاری این که افغانستان کلمه دیگری برای پشتون است. با این اصطلاح، فرهنگ های مختلف به صورت جعلی به تصویر می کشد، به طوری که آنها انگار فرهنگ های "افغان" یا پشتون اند. جالب توجه است که معنی افغان به لغت ناخوشایندی برای پشتون است. معنی افغان فریاد ناله وفغان کردن است.
امروز تحت نام افغان دست آوردهاى همه مردمان هندوايران وتوران به نام افغان ختم و خلاصه مى گردد بدون که در اين فرهنگها ودستآورد ها شريک خدمت و زحمت عرق ريزى کرده باشد. اين را زور قدرت و نه زور منطق مى نامد.اين موضوع يک يادآورى بود.

>>>   امیدوارم صحبت های خلیلزاد نماينده ی آمریکا را شنيده باشید.چه کسی به راه مسعود خيانت کرد و از پشت خنجر زد؟ چه کسی کرزی را بر ما تحميل کرد؟ کسی به قهرمان ملی خیانت کرد که بیش از هر آدم دیگری ژست وفاداری درمیاورد.من آن چه را كه خلیل زاد امشب گفت سال هاقبل می دانستم وبرای همین درانتخابات رای ندادم.
لطيف

>>>   Abdul Lalzad
مشکل اساسی در «ارگ کابل» و «قانون اساسی» است!
================================
* افشاگری های اخیر نبیل و تایید داود زی در مورد همدستی کرزی - احمدزی از سال ۲۰۰۹ و مهندسی انتخابات ۲۰۱۴ زیر رهبری «کابینه مطبخ» کرزی یعنی اسپنتا، نبیل و داود زی برای پیروزی احمدزی، «چلوصاف» تیم ارگ را از آب بیرون انداخت و رسوا ساخت...

* انتخابات ۲۰۰۹ و ۲۰۰۴ نیز چنین سرنوشتی داشتند، یعنی چاپ برگه، پرکاری صندوق ها و اعلان نتیجه زیر رهبری «کابینه مطبح» کرزی قرار داشت...

* هر گونه انتخابات دیگری که در زیر رهبری «کابینه مطبخ» احمدزی برگزار گردد، دارای سرنوشت بهتری از انتخابات ۲۰۱۴ نمی باشد...

لذا تا زمانیکه نظام موجود (تیم ارگ و قانون اساسی) برقرار باشد:
-------------------------------------------------
* تغییر اوضاع سیاسی، بهبود اوضاع امنیتی، برگزاری انتخابات سالم وغیره توسط تیم «غنی - اتمر - ستانکزی» چیزی نیست، به جز از خیالات واهی...

* تغییر اوضاع سیاسی، بهبود اوضاع امنیتی، برگزاری انتخابات سالم وغیره توسط «جامعه جهانی» چیزی نیست، به جز از تصورات ذهنی...

* تغییر اوضاع سیاسی، بهبود اوضاع امنیتی، برگزاری انتخابات سالم وغیره توسط «سخنرانی» ها در محافل، «اخطار» ها در پارلمان یا «صبر استراتژیک» در سپیدار چیزی نیست، به جز از وقت گذرانی...

راه علاج
======
*‌ایجاد یک «جبهه متحد» توسط رهبران، بزرگان، فرماندهان و نسل جوان؛

* اقدامات عملی برای فلج ارگ یا سلب صلاحیت آن از طریق اعتراضات، اعتصابات، برگزاری لویه جرگه و یا هر وسیله ممکن؛

* ایجاد یک حکومت موقت (برای دو سال)؛

* ایجاد کمیسیون تغییر و اصلاح قانون اساسی (و تصویب آن در جریان یک سال)؛

* آماده سازی شرایط برای برگزاری انتخابات سالم (ایجاد کمیته های انتخاباتی بیطرف، تهیه فهرست رای دهندگان و مراکز رای دهی، توزیع شناسنامه برقی و... در جریان دو سال)؛

* برگزاری انتخابات در پایان سال دوم (یا آغاز سال سوم)...

+ + +

در غیرآن، این «دور باطل» ادامه می یابد...

+ + +

کابینه مطبخ (Kitchen Cabinet)
---------------------------
کابینه مطبخ عبارت از اشخاص بسیار معتمد و دور دسترخوان یا میز آشپزخانه ارگ اند که «تصامیم اصلی و پشت پرده» را در آنجا می گیرند و بعد جهت عملی سازی به کابینه اصلی (شورای وزیران) و سایر مراجع ذیربط می فرستند...

>>>   مه عناصرخائین به وطن وچوچه های سیا اند .
اگرخائین نمیبود رییس امنیت نمی شد
اگرخائین نمی بودهمرای دزد دان جواله نمیگرفت
همه این غدارها ونوکران امریکا به جرم خیانت بوطن وهمکاری بااشغال مستحق اشد مجازات اند.

>>>   حمد همایون صادقی
نخست جنایت میکنند و بعدن برای تبرئه ایشان اعتراف .
نبیل ، سپنتا ، داودزی بخاطریکه مردم را فریب بدهند بیشرمانه در رسانه ها اعتراف کردند و برخی ساده لوح ها اعترافات آنها را ستایشگر شدند .
این سه نفر ، جنایتکاران و روانی های قومگرای فاشیست را برنده های انتخابات اعلام کردند و عامل تباهی و نسل کشی در میهن مان شدند .
همین سه نفر با کرزی و غنی رؤسای جمهوری های نامشروع باید به دادگاه مردمی کشانده شوند و مردم آنها را همچو قذافی مجازات کنند .
مردم باید انقلاب کنند و این سیستم دونیم قرنه استبدادی استعماری را از ریشه نابود کنند .
این چرخ کهن فاشیستی و شمشير زنگ زده را نباید گذاشت که استعمارگران صیقل دهد و سر های آزادیخواهان و عدالتخواهان را از تن ایشان جدا کند .

Pasto: HP lead articles...
ما را در سایت Pasto: HP lead articles دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان afghaniha بازدید : 185 تاريخ : شنبه 4 آذر 1396 ساعت: 4:30