تروری که کودتای هفتم ثور را رقم زد

ساخت وبلاگ

به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)، کودتای خونین هفتم ثور سال 1357 ، دوران کشتار و وحشت را رقم زد و در حالی که حزب دموکراتیک خلق با سرنگونی سلطنت و قتل عام داوود خان و خانواده وی به دنبال استقرار نظام کمونیستی با تکیه بر شوروی بود به سرنوشتی شوم دچار شدند.

جوی خونی که در سپیده دم هفتم ثور از کاخ ریاست جمهوری سرازیر شد تا چندی بعد سراسر افغانستان را فرا گرفت و کشور را بدل به سرزمین کشتار، تروریسم و جنگ نیابتی کرد.

این کودتا ده روز قبل در ترور میراکبر خیبر، یکی از رهبران حزب دموکراتیک خلق کلید خود، رهبران این حزب با در اختیار گرفتن نهادهای مهم نظامی و دولتی با غافلگیر کردن داوود خان کودتا را رقم زدند و حال سوال این است که چه کسی خیبر را ترور کرد؟

آیا داوود خان به اندازه ای بی سیاست بود که سبب تحریک جناح خلق و پرچم شود یا ببرک کارمل و حفیظ االله امین با قربانی کردن خیبر به کودتا رسیدند؟ هرچند سازمان اطلاعات شوروی و حزب افراط گر حکمتیار در لیست مظنونان نیز به چشم می خورد.

هرچند این ترور همچنان ابهام آمیز می باشد و مسبب آن ناشناخته اما خیبر در نزدیکی به داوود خان با ببرک کارمل که به حکومت کمونیستی رسید در اختلاف نظر به سر می برد، هرچند میراکبر خیبر تنها حکم قربانی برای کودتایی را داشت که آغازگر دوران ناامنی، کشتار، جنگ و خونریزی بود.

کودتایی که سرنوشتی شوم برای رهبران خود رقم زد افغانستان را نیز در تاریکی و وحشت فرو برد و اگر شوروی برای رسیدن به خاورمیانه و تقابل با غرب آغازگر جنگ و ویرانی در کشور بود امریکا برای شکست دادن این ابر قدرت با حمایت از گروه های جهادی و سپس سرازیر کردن افراطی های جهان از دروازه پاکستان، جهنمی ساخت برای مردم و بهشتی برای تروریستان.

اگر داوود خان با سیاست و اقتدار خواهان کشوری در صلح بود و یا حزب دموکراتیک خلق به جایی وابستگی به شوروی در پی منافع ملی آیا افغانستان میدان رقابت شوروی و غرب می شد و یا صحنه نسل کشی و جنایت های طالب و داعش؟.

در این میان، حکومت های پسا طالبان شباهت های بی مانندی به نظام های شکست خورده دهه پنجاه و شصت دارد، رهبران کمونیست که در وابستگی شدید به شوروی ابر قدرت، کشور را طعمه بیگانگان و روشنفکران، سیاستمداران و نخبه های سیاسی را قتل عام کردند، قبیله گرایی و خیانت را برای کرزی و غنی به میراث گذاشتند به طوری که قدرت دوران جدید زیر سلطه امریکا تکیه بر سیاست حذف و انزوای رهبران سیاسی و داخلی دارد.

تاریخ چهل ساله کشور مملو از حکومت هایی است که با سیاست قبیله ای و وابستگی های خارجی سقوط کردند، نظام هایی که از مردم قربانی ساختند تا به منافعت و امتیاز دست یابند با هموار کردن راه بر تجاوز خارجی، تروریسم و خیانت در نبردهای قومی.

تشیع جنازه 15 هزار نفری خیبر در آخرین روزهای حمل سال 1357 کابل، نمایش قدرت ببرک کارملِ تشنه قدرت بود که ظرف ده روز توانست حکومت داوود خان را سرنگون کند و میراثی از خیانت را برای تمامی حکومت های پس از خود به یادگار گذاشت از کمونیست و دوران جهاد گرفته تا طالب و پسا طالبان.

همچنان که یک ترور سبب رقم زدن دوران جدید در تاریخ افغانستان می شود، کودتاها جز خون، ویرانی و شومی چه چیزی به همراه داشتند؟

حکومت وحدت ملیِ اشرف غنی و عبدالله در آستانه کودتای هفتم ثور و در آخرین روزهای باقی مانده قدرت بیش از هر زمانی نیازمند مرور رویدادهای تاریخی چهار دهه اخیر افغانستان هستند، تاریخی که از حکومت های وابسته به ابرقدرت ها می گوید که سرنگون شدند، رهبران خاینی که به دست خودی ها به قتل رسیدند و قبیله گرایانی که با براندازی جنگ و خون تنها چندصباحی در قدرت باقی ماندند.

کد (18)

Pasto: HP lead articles...
ما را در سایت Pasto: HP lead articles دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان afghaniha بازدید : 230 تاريخ : پنجشنبه 6 ارديبهشت 1397 ساعت: 18:02