حکمتیار در فرافکنی های ناتمام...!

ساخت وبلاگ

به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)، جنگ سالار برخواسته از جنگ های گذشته و آلوده به کشتار غیرنظامیان در کنار رهبران جهادی نقش تعیین کننده در دوره های مختلف ناامنی ها داشته اند و پس از نبرد با شوروی، جنگ داخلی و مقابله با طالبان در نشست بن، ساختار جدید حکومت را پایه گذاری کرده اند و بدل به جزایر قدرت شدند.

حکمتیار از سوی موافقان سنبل مقاومت است و نماد وحشت برای مردمی که شاهد کشتار و ناپدید شدن هزارن هزار غیرنظامی در راکت های کور وی از سرآسیاب بودند و بازمانده و زخم خورده های جنگ هایی حزب اسلامی، اما این رهبر همواره خود را مبرا از کشتار افراد ملکی و جنگ را تحمیلی بر خود و حزب خود می داند.

توافقنامه صلح برای غنی و حکمتیار حکم فرصت طلایی را داشت، غنی همراهی قدرتمندی در دل پشتون با لشکر نظامی یافت و گلبدین دگرباره طعم قدرت و حکومت بدون گریز را چشید و افغانستان مملو از سخنرانی های فتنه برانگیز شد و قرار گرفتن رهبران باقی اقوام در تیرس حذف و ترور.

حکمتیار که با تمامی گروه و حکومت ها سر ناسازگاری داشته و دارد و براندازی فتنه مختص سیاست وی است به مانند طالبان با اقتدار در اهداف و اصول عمل می کند اما در مقابل، کرزی و غنی که به لطف امریکا و امتیاز قبیله گرایی به ریاست جمهوری رسیده اند در سردگمی دوست و دوشمن نه عملکردی مشخص در برابر تروریستان دارند و نه می دانند با پاکستان چه کنند.

رهبری که حزب اسلامی را پایه گذاری و بیشترین کمک های دوران جهاد را از پاکستان دریافت کرد در روابط پیچیده با گروه طالبان، خود را بهترین گزینه برای رهبری افغانستان می داند به طوری که با وجود بمباران کابل با راکت های کور، کودتاها و براندازی اختلاف و جنگ ها، هیچ گاه مسوولیت اعمال گذشته خود را نپذیرفت و دیگران را مقصر و مزدور، کمونیست و دست نشانده خطاب می کند.

تازه ترین گفتگوی وی با تلوزیون طلوع، سراسر فرافکنی و گریز از پاسخ های صریح بود در حالی که مصاحبه کننده با وجود استناد به مصاحبه های گذشته نتوانست از حکمتیار جواب قانع کننده دریافت کند.

حال، چرا مصاحبه های وی تهی از سوال های چالش برانگیز و روندی تکراری دارد؟ این رهبر با قدرت نظامی، تجربه ای به قدمت تاریخ در نابودی، ترور و کشتار عوامل دردسر ساز به ویژه خبرنگاران دارد و حال بماند که چند هزار بی گناه را به کام مرگ کشانده و چه جنایت هایی خاموشی بدون فرصت رسانه ای شدن طی دهه ها از سوی این حزب رخ داده است.

صراحت در دست نشانده خواندن حکومت کرزی و غنی در کنار اشاره به نقش کم اسلام آباد در برابر نفوذ امریکا، روسیه و ایران در نشست بن برای پایه گذاری حکومت جدید در کشور نشان می دهد که همچنان وابسته به چه قدرتی است و در راستای چه اهدافی عمل می کند.

در این میان، جنرال دوستم در مقام معاون اول ریاست جمهوری همزمان با حضور حکمتیار در حکومت به دورترین نقطه کابل تبعید شد، دو جنگ سالاری که جدای از اتحاد ناهمگون گذشته در دو سوی جبهه قرار داشته و دارند و بنا به گفته رهبر حزب اسلامی هیچ گاه مجاهد با کمونیست در یک ایتلاف قرار نمی گیرد.

دوستم برای حکمیتار، دشمن تر از هر دشمن خارجی می باشد همانگونه که عطا محمد و محقق به دلیل قومیتی در این رده قرار دارند و با وجودی که مسعود و ربانی مدت هاست از صحنه حذف شده اند در نزدیک ترین فاصله از قدرت و حکومت به سر می برد.

رهبری با لقب جلاد کابل اکنون بهترین همراه غنی در روزگار سخت نبردهای درون حکومتی می باشد و از طالبانی می گوید خسته از جنگ که در پذیریش شروط و شرایط آبرومند به صلح می پیوند اما هیچ گاه از ریشه و حامی این گروه نگفت و اینکه چگونه یک گروه تروریستی همچنان که مردم بی دفاع را قتل عام می کند خواهان صلح هم هست و تعریف زندگی آبرومندانه برای آنان چیست؟

اشتباه بزرگ جنرال دوستم، عطا محمد، محقق و ... با توجه به تجربه بسیار از تقابل و اتحاد با حکمتیار عدم درایت سیاسی در بازگشت دگرباره وی به کابل و قدرت بود، اگر حکمتیار و غنی توانستند در اتحاد هماهنگ به اهداف خود جامعه عمل بپوشاند چرا این رهبران، شکست خورده و در هجوم حذف قرار دارند؟

کد (18)

Pasto: HP lead articles...
ما را در سایت Pasto: HP lead articles دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان afghaniha بازدید : 194 تاريخ : پنجشنبه 12 بهمن 1396 ساعت: 20:32

خبرنامه